وقتی از وسواس حرف به میان میآید، همه یاد شستوشوی زیاد از حد و عشق به تمیزیِ عجیب وغریب بعضی از افراد میافتند. اما وسواس انواع مختلفی دارد و فقط به میل غیرعادی به تمیزی و نظافت ختم نمیشود. وسواس فکری از دیگر انواع وسواس است که میتواند بخشهای مختلف زندگی شما را تحت تاثیر قرار بدهد و اوضاع آرامش خود و اطرافیانتان را به هم بزند. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، این نوع از وسواس مجموعهای از تفکرات منفی و آزاردهنده درباره موضوعات مختلف است که به ذهن متبادر میشود. با ما همراه باشید تا از این مشکل بیشتر برایتان بگوییم.
وسواس فکری چیست؟
همانطور که گفته شد، وسواس فکری به مجموعهای از افکار گفته میشود که بیدلیل با قضاوتهایی منفی درباره مسائل مختلف همراهاند. این افکار باعث نگرانی و دلهره میشوند. مثلا زمانی که با دوستتان تماس میگیرید و به شما پاسخ نمیدهد، ذهنتان سریع به سراغ احتمالاتی منفی و نگرانکننده میرود و با خود میگویید، نکند که تصادف کرده است؟ نکند که در راه برایش اتفاقی ناگوار رخ داده است؟ و… .
میزان و شدت افکار وسواسی میتواند در افراد مختلف متفاوت باشد. در واقع، طیفی برای این وسواس وجود دارد که از خفیف تا آزاردهنده و بسیار شدید در نوسان است. اغلب افرادی که دچار وسواس فکری هستند، کنترلی روی این نوع از نگاه منفی خود به قضایا ندارند و مدام در دلهره و استرس به سر میبرند.
وسواس فکری به شکلهای مختلفی خودش را نشان میدهد. برای مثال، برخی از افراد مدام درگیر این هستند که کار و وظیفهای که به عهدهشان واگذار شده، به خوبی از سوی آنها پیش نمیرود. این افراد مدام خود را سرزنش میکنند و وسواس دارند که کار و جزئیاتش دقیقتر و بهتر پیش برود. گاهی هم به شکلهای دیگری میتوان نمود وسواس در فکر را دید. مثلا فرد از خانه خارج شده و با اینکه هزار بار زیر گاز را چک کرده است، باز هم از این میترسد که نکند زیر گاز روشن مانده باشد.
اثرات وسواس در تفکر چگونه است؟
وسواس فکری میتواند روی اخلاق و عملکردهای شما در زندگی اثرات منفی بگذارد. واکنش طبیعی انسانها به چیزهای مخرب و خطرناک دوری از آنها و احتیاط است. اما متاسفانه درباره مسائل روانی و روحی، چنین واکنشی کمتر از سوی انسانها رخ میدهد. مثلا وقتی میدانیم که یک ظرف داغ است، بهسادگی دستمان را به آن نمیزنیم. اما وسواس فکری باوجود اینکه بسیار خطرناک و ناخوشایند است، بهراحتی مانند آن ظرف داغ قابلیت دورشدن و نادیدهگرفتن ندارد.
برای رهایی از وسواس فکری یا هر مشکل روحی دیگری باید قبول کرد که قدرت کنترل ذهن به دست خودمان است. هیچ فکری تا زمانی که ما به آن بها ندهیم، نمیتواند روی روانمان سلطهگری و فرمانروایی کند.
برای رهایی از وسواس فکری چه باید کرد؟
برای اینکه از افکار وسواسی خلاص شوید باید به این فکر کنید که ریشه این فکرها از کجا میآید. ابتدا حرکت وسواسگونه و فکری که به ذهنتان منتقل میشود در نظر بگیرید و تلاشتان را برای متوقفکردن آن به کار بگیرید. در درجه نخست باید نسبت به آن فکر، حساس شوید.
مثلا ببینید که چه کاری را بهطور وسواسگونه انجام میدهید. شاید خودتان هم متوجه نباشید که وسواس بیش از حدتان برای قفلکردن در منزل در هنگام خروج و چککردن چندینباره آن چقدر میتواند اعصابتان را خرد کند. پس دقت کنید و آن فکر یا حرکت آزاردهنده وسواسگونه را شناسایی کنید و نسبت به آن حساس شوید. بعد از شناسایی دقیق آن، هر وقت که خواستید تکرارش کنید به خودتان فرمان توقف و ایست بدهید.
سعی کنید که وسواسهایتان را روی کاغذ بیاورید و موردبهمورد آنها را بنویسید. با دقتکردن به انواع وسواس فکری خود میتوانید دلیل قوت و جانگرفتن آنها را هم پیدا کنید و ببینید که اصولا در چه مواقعی دچار چنین فکرهایی میشوید.
مثلا ترس بیش از حد از رانندگی که بهطور وسواسگونهای تمام افکارتان را احاطه میکند، قطعا ریشهای دارد که باید برای حل مشکلتان، آن را کشف و حل کنید. مثلا اگر دقیق فکر کنید، شاید دلیل ترس وسواسگونهتان، مسخرهشدن از سوی دوستان و خانواده باشد. برای رفع هر مشکلی باید آن را شناسایی و بعد حل کرد.
پذیرش در روند رهایی از وسواس لازم است
مرحله بعدی در درمان وسواس فکری پذیرش است. این را قبول کنید که افکار فقط در ذهن هستند. این فکرها میتوانند در همان ذهن باقی بمانند و به انباری منتقل و از آنجا هم راهی سطل زباله شوند. برای اینکه از شر آنها خلاص شوید، به جای مقاومتکردن دربارهشان، به آنها پر و بال بدهید و ببینید که تا کجا ادامه پیدا خواهند کرد.
نگاه کنید و ببینید که یک فکر مغشوش و وسواسگونه تا کجا میتواند پیش برود. اگر تلاش کنید که آن را رها نمایید، احتمال اینکه از سرتان راحتتر بیرون برود هم بسیار بیشتر خواهد شد. با این کار، میتوانید با ترس و دلهرهای که فکر میکنید ممکن است برایتان بعد از وقوع یک موضوع رخ بدهد، در زمان حال ملاقات میکنید. احتمالات را بررسی میکنید و بدترین سناریو را به ذهن میآورید و از دست وهم ناشی از آن خلاص میشوید.
روش مقابله با وسواس فکری چیست؟
یکی از مهمترین تمرینها و ترفندها برای رفع وسواس فکری، تلاش برای زیستن در زمان حال است. اگر تلاشتان را به کار بگیرید تا در زمان حال زندگی کنید و با تمرینهایی مانند یوگا و مدیتیشن، این توانایی را در خودتان تقویت نمایید.
کسانی که بدون دلهره و نگرانی بابت آیندهای که معلوم نیست با چه کیفیتی میآید و گذشتهای که دیگر هرگز برنخواهد گشت، در زمان حال زندگی میکنند از شر وسواس فکری و مشکلاتی نظیر آن هم بهشدت دور خواهند شد.
در آخر
آنچه که میخواهیم به شما در این مقاله گوشزد کنیم، اهمیت زندگی شاد و رهاست. وسواسهای فکری میتوانند مانند خوره به جان لحظههای شیرین زندگیمان بیافتند و ما را از آرامش دور کنند. دوست عزیز! ما فقط مدتی کوتاه روی این کره خاکی مهمان هستیم، چرا باید از این فرصت که علیرغم وجود تمام تباهیها و سیاهیها میتواند به خوبی و خوشی هم بگذرد، استفاده نکنیم؟ اگر دچار وسواس فکری هستید، همین امروز آستینها را بالا بزنید و برای درمان و تغییر دست به کار شوید.
شما هم تا به حال دچار وسواس فکری مثل این فکر که اتو را از برق کشیدهام و بیرون آمدهام یا نه شدهاید؟ همه چنین وسواسهایی دارند که باید با آنها مقابله کنند. اگر دوست دارید، نمونهای از وسواسهای فکریتان را برایمان بگویید. منتظرتان هستیم.
برگرفته از: https://www.talkspace.com/
دیدگاهها (0)