عشق باعث میشود که دعوا و جنجالی در رابطه عاطفیتان وجود نداشته باشد؟ خیر، اصلا اینطور نیست. واقعیت چیز دیگری است: انسانها در ارتباط با هم درگیریها و اختلافنظرهایی پیدا میکنند که باید مدیریت آنها را یاد بگیرند. هیچ رابطهای بدون تلاش به گلستانی خوش و شاد بدل نمیشود.
عشق و دعوا همیشه وجود دارد. اما باید یاد گرفت که چطور میتوان تضادها و درگیریها را، با مهارتهای حفظ عشق و مدیریت دعوا و بدون مقابله به مثل، انتقامگرفتن یا بیاعتبارکردن طرف مقابل حلوفصل کرد. با ما همراه باشید تا از عشق و دعوا برایتان بیشتر بگوییم. چطور میتوان مشکلات را با طرف مقابل یعنی کسی که دوستش دارید، بیدردسر و منطقی و البته بالغانه حل کنید؟
عشق و دعوا در زندگی مشترک
آدمها به هم جذب میشوند و تصمیم میگیرند که زندگی مشترکی را آغاز کنند اما متاسفانه همیشه و تمام لحظهها گل و بلبل نیست. بله، ارتباطات انسانی زوایای تاریکی هم دارد. اما خبر خوب این است که با یادگیری مدیریت لحظات ناخوشایند میتوان از جهنم خودساختهای که بیمنطقی و درکنکردن یکدیگر به وجود میآورد، بهسادگی گریخت.
بیشتر زوجها راه گفتوگو و حل اختلافات را بلد نیستند. به همین خاطر، بعد از اینکه هر بار دعوا میکنند و ماجرا به شکلی حل میشود، دفعات بعدیِ جدال انتظارشان را میکشد. یعنی چون نمیتوانند راهکارهایی درست و منطقی پیش بگیرند، بارها بر سر موضوعی مشابه و به شکلی یکسان دعوا خواهند کرد.
در واقع، عشق و دعوا کردن بعد از مدتی مسیری مشابه را در زندگی زوجها طی میکند. دیگر قابلپیشبینی خواهد بود که دعواهای یک زوج بر سر چه چیزهایی است. با اینکه چنین موضوعی بهشدت قابلپیشبینی است، چرا زوجها تمایلی به حل اساسی و اصولی مشکل ندارند؟ چطور است که عشق و دعوا مقولهای بسیار پیچیده در میان انسانهاست؟
دلیل ناتوانی زوجها در حل مشکلات رابطه
بیشتر زوجها با علاقه و عشق زندگی را شروع میکنند و از آغاز رابطهشان بسیار خرسند هستند. اگر نگاهی به روزها و سالهای آغازین بیشتر زوجها داشته باشید، درمییابید که حس عشق و عاطفه زیادی در وجودشان نسبت به هم دیده میشود.
اما چرا بعد از مدتی این عشق به جدال بدل میشود؟ عشق و دعوا چطور بهطور همزمان در وجود زوجها پا میگیرد و گاهی چنان بخش دعوای آن شعلهور میشود که عشق تماماً تحتتاثیر قرار میگیرد و بهدست فراموشی سپرده میشود؟
روانشناسان سعی کردهاند که در طی سالها، رفتار زوجها را مورد بررسی و ارزیابی قرار بدهند. آنها با ضبطکردن رفتار زوجها در موقعیتهای مختلف دست به تحلیل رفتارها و روند تغییرات ارتباطات آنها زدهاند. نتیجه چه بوده است؟
علت شکلگیری اختلاف میان زوجها
نتیجه تحلیل رفتار زوجها در گذر زمان به روانشناسان و متخصصان از راز مهمی در رابطه عشق و دعوا پردهبرداری کرد. آنها دریافتند که اگرچه همه در آغاز با عشق زیاد و انتظار روزهای خوش وارد رابطه میشوند اما بهمرور احساسات منفی در دلهایشان جای خوش میکند. این احساسات منفی هم ناشی از تفاوتهایی است که افراد با هم دارند.
درک تفاوتهای یکدیگر کار بسیار سختی است که اگر زوجی از عهده آن برآیند، نیمی از مشکلاتشان حل خواهد شد. اما متاسفانه داستان عشق و دعوا پیچیدهتر از این حرفهاست و زوجها بعد از اینکه متوجه اختلافنظرها و تفاوتهایشان میشوند، نمیتوانند درک درستی از هم پیدا کنند و هر یک در تلاش برای به کرسینشاندن حرف خود، بخشی از رابطه را کدر و مخدوش میکنند.
جالب اینجاست که اختلافهایی که در درجه نخست، باعث شده تا این زوجها برای تشکیل رابطه جذب هم شوند در زندگی مستمر و مداوم پاشنه آشیلی برای زمینخوردن ارتباط و عشق میشود. پس نیاز به مهارتهای مدیریت عشق و دعوا برای حفظ هر رابطه بسیار ضروری است.
مهارتهای حفظ عشق و مدیریت دعوا و جدال در رابطه
روانشناسان و مشاوران خانواده دریافتهاند که در مقوله عشق و دعوا میان زوجها، آنچه بیش از جلسات مشاوره اهمیت دارد، آگاهیبخشی و آموزش به افراد است. اگر افراد درباره ریشههای شکلگیری دعواهای احتمالی در زندگی مشترک از قبل از شروع رابطه اطلاعات داشته باشند، بهتر و آگاهانهتر میتوانند دست به مدیریت رفتارهایشان بزنند.
آموزشرسانی به زوجها باید به این شکل باشد که یاد بگیرند چطور به درک تفاوتهای یکدیگر برسند. درک تفاوتها و پذیرش اختلافات امر بسیار مهمی در توسعه و رشد یک رابطه است. داشتن مهارت ارتباطی قوی در زندگی زناشویی بسیار مهم است. دعوا و عشق در هر رابطهای بهوجود میآید اما باید قبول کرد که مهارتهای درست ارتباطی به کمک زوجها میآیند تا با گفتوگو مشکلات را از پیش رو بردارند.
زوجها با یادگیری مهارتهای ارتباطی میتوانند زندگی بهتری داشته باشند. عقبنشینی در مواجهه با مشکلات ارتباطی یا در نقطه مقابل آن، حمله اصلا و ابدا راهکار درستی نیست. شاید در برخی مواقع در مواجهه با اختلافی که میان شما و همسرتان رخ داده، این استراتژیها جواب بدهند اما در نهایت، چیزی جز راهبردهایی بیمار و اشتباه نیستند و به شکلگیری رابطهای درست و منطقی کمک نمیکنند.
سخن آخر
روانشناسان معتقدند که برای رفع مشکلات ارتباطی که منجر به شکلگیری حلقه بیپایان عشق و دعوا در میان خانوادهها میشود، باید به مقوله آموزش توجه زیادی شود. یادتان باشد که از طریق سایکواجوکیشن (psychoeducation) یعنی آموزش روانشناسی در حیطههای مختلف مثل یاددادن مهارتهای ارتبایطی ازدواج به افراد میتوان به ساختن زندگی مشترکی که در آن دعوا و عشق به تعادل رسیده است، کمک شایانی کرد.
نظر شما چیست؟ آیا دعوا و عشق در زندگی را میتوان به نقطهای متعادل و صحیح رساند؟ راهکارهای شما برای ایجاد این تعادل چیست؟
برگرفته از: https://www.psychologytoday.com
دیدگاهها (0)