حتماً تابهحال با کودکان نافرمانی مواجه شدهاید که در برابر اکثر درخواستهای پدر و مادر خود جبهه میگیرند و به هر شکلی با آنها مخالفت میکنند. حتی شاید خودتان هم والدین یکی از این کودکان باشید و کاملاً درک کنید که وقتی کودک هیچگونه حرفشنوی از پدر و مادر خود ندارد، تربیت او تا چه میزان سخت و دشوار خواهد بود. نه گفتن کودکان ممکن است دلایل متعددی از جمله اختلالات رفتاری و سبک تربیت غلط داشته باشد.
در این متن به همه دلایلی که باعث بهوجودآمدن چنین رفتاری در کودکان میشود خواهیم پرداخت و همچنین روشهای مقابله با آن را برای بهرهگیری از تربیتی درستتر عنوان میکنیم با ما همراه باشید.
دلایل نه گفتن کودکان
کودکان ممکن است به دلایل مختلفی بخواهند که نه بگویند و با والدین خود مخالفت کنند. این نه گفتنها ممکن است به غذا خوردن، خوابیدن، پیشنهاد فعالیت از سوی والدین و … باشد. در این قسمت چند مورد از دلایل نه گفتن را در کودکان برشمردیم.
عادی بودن نه گفتن در زمان نوپایی (آغاز سن نه گفتن)
در کودکان نوپایی که نمیتوانند درخواست و احساسات خود را بهدرستی بیان کنند و درعینحال میخواهند از خواستهها و نیازهای خود حمایت کنند، نه گفتن عادی است. این نه گفتن با شناخت بیشتر والد یا مراقب از کودک و رسیدگی منظم به درخواستهای او کاهش خواهد یافت.
فرزندسالاری و بها دادن بیش از حد به کودکان
همانطور که عنوان کردیم کودکان در سنین خاصی برای دفاع از حقوق و قوانین خود شروع به نه گفتن میکنند. اما در برخی از موارد این نه گفتنها به شکلی افراطی زیاد میشود. به صورتی که رفتار کودک کاملاً به شکلی مقاومتی تبدیل شده و اختیار در تربیت کودک را تا حد بسیار زیادی از والدین سلب میکند. در نتیجه نه گفتن یکی از رفتارهای عادی در کودکانی که در خانوادههای فرزند سالار زندگی میکنند است.
مشکلات و اختلالات رفتاری
برخی از اختلالات رفتاری در کودک باعث میشوند که آنها تمایل داشته باشند به هر حرکت و درخواستی از سوی والدین نه بگویند. این نه گفتن از نه به غذا خوردن و نه به خوابیدن در ساعت مشخص شروع میشود و به قسمتهای دیگر رفتار و زندگی بسط پیدا میکند.
ناراحتیهای پنهان کودکان
ممکن است کودکان بالای ۴ سالی که در ابراز احساسات پنهانی خود ناتوان هستند، بخواهند عدم رضایت و ناراحتی پنهان خود را با نه گفتن و نافرمانی بیان کنند. درصورتیکه دلیل ناراحتی در کودک پیدا نشود، ممکن است این نافرمانی و عادت نه گفتن در کودکان نهادینه شود.
چگونگی برخورد با کودکانی که نه میگویند
نه گفتن کودکان ممکن است به دلایل مختلف و متفاوتی که بخشی از آنها را بیان کردیم، اتفاق بیفتد. طبیعی است که این نه گفتنها با رفتارهای اجتنابی در کودکان با روشهایی قابلحل است. در ادامه برخی از این روشها را بیان کردهایم.
آگاهی و اطلاعات خود را کامل کنید
برای جلوگیری از هرگونه رفتار منفی در کودکان، ابتدا باید با کمکگرفتن از مطالب روانشناسی کودک یا مشورت گرفتن از روانشناس کودک یا مشاور اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید. پس از آن برای تربیت بهتر کودک خود اقدام کنید.
خواسته خود را واضح بیان کنید
کودکان به اندازه بزرگسالان توانایی درک مسائل را ندارند. برای مثال اگر قصد دارید از کودک خود بخواهید که خوراکی مضری را نخورد، ابتدا باید دلیل خود را برای این درخواست بیان کنید و برای مثال او را از مضرات آن خوراکی آگاه کنید.
سپس باید برای آن خوراکی جایگزین بهتر و هیجانانگیزتری پیدا کنید که سالمتر باشد. در این صورت ممکن است کودک راضی شود که به درخواست شما پاسخ مثبت دهد
درخواستتان را با احترام بیان کنید
مطمئن باشید درصورتیکه خواسته خود را از کودک با پرخاش و صدای بلند به همراه تهدید بیان کنید، ممکن است که ناچار شوید نافرمانی او را هر روز بیش از قبل تحمل کنید. این در حالی است که اگر مؤدبانه و در کمال آرامش با آنها صحبت کنید، احتمال نه گفتن کودکان را تا حد بسیار زیادی کاهش میدهید.
دستورات منفی مثل «ندو»، «نخور»، «بشین» و … ممکن است کودک را برای سرباز زدن از آن کار جریتر کنید. با استفاده از عباراتی مثل «لطفاً …»، «اگه ممکنه»، «میتونی که …» و… به کودکان احترام بگذارید و تأثیر آن را مشاهده کنید.
راههای ارتباطی خود را با کودک قویتر کنید
با صمیمیتر کردن روابط خود با کودکان این امکان برای شما فراهم میشود که تا حد زیادی از رفتارهای اجتنابی آنها بکاهید. کودکان با لجبازی و نه گفتن میخواهند مخالفتشان را با شما بیان کنند. اما درصورتیکه میزان صمیمیتتان را با درک و توجه بیشتر و بازیکردن با آنها و … به کودک خود اثبات کنید، احتمالاً آنها نیز رفتار مناسبتری خواهند داشت.
به او فکرکردن را بیاموزید
نه گفتن کودکان باعث میشود که به نافرمانی عادت کنند و رفتهرفته توانایی استدلال و فکرکردن خود را از دست بدهند. بااینحال شما میتوانید از آنها بخواهید که حتماً قبل از نه گفتن ابتدا به اینکه چه درخواستی از آنها شده است فکر کنند، سپس به دلیلی که باتوجهبه آن نه میگویند نیز فکر کنند. در انتها بهتر است که آنها فکرکردن به پیامدهای نه گفتن را نیز بیاموزند. در این صورت نهتنها توانایی استدلال آنها افزایش مییابد، بلکه ممکن است تا حدود زیادی نه گفتن را نیز کنار بگذارند.
برای خانه و خانواده خود قوانینی وضع کنید
شما بهعنوان والدین باید بتوانید تاحدامکان قدرت خود را حفظ کنید. با وضع قوانینی برای کودک خود، او را با لطافت مجبور کنید که از خواستههای شما پیروی کند. همچنین از حد خود در هیچ زمینهای فراتر نرود. اگر کودک شما سعی در هرگونه قدرتطلبی منفی داشت، پس باید به او بفهمانید که رئیس خانواده کیست. این کار را هرگز با تنبیه سخت یا تحقیر و آزار رساندن به او انجام ندهید. کافی است در پیامد کارهای منفی او اخم کنید، یا مسائلی را در زمان مناسب به او گوشزد کنید.
به مخالفتهای او اهمیت زیادی ندهید
نیازی نیست در مقابل نافرمانی او تسلیم شوید یا با رفتار اشتباه او به تکاپو بیفتید و بخواهید او را از خود راضی نگه دارید. با انجام این کار کودک برای آزردن شما در مواقعی که هیچچیز مطابق میل او پیش نمیرود، ممکن است دست به مخالفتهای عجیبوغریبی بزند. سعی کنید هنگامیکه تشخیص دادید کودکتان پایش را از حد خود فراتر گذاشت، به رفتارهای او بی توجه باشید.
با او وارد معامله اشتباه نشوید
همیشه شاهد جریان یافتن معاملههایی بین والدین و کودکان بوده ایم. اما چیزی که اهمیت دارد بیان درست این معامله هاست. برای مثال بهتر است به جای «اگه غذاتو تموم کنی، میتونی بری بازی کنی» یا «اگه بخوای کارتون ببینی، باید قبلش بخوابی» بهتر است که است که چنین جملاتی را استفاده کنید:
«به محض این که غذات رو بخوری، اشکالی نداره که بری و بازی کنی»، «وقتی که از خواب بیدار شدی، هر کارتونی که خواستی رو برات میذارم که ببینی»
در علم روانشناسی به این نوع معامله کردنها با کودکان اصل پریماک یا قانون مادربزرگ گفته میشود. که ممکن است در شرایطی برای مثال انجام تکالیف کارساز باشد. اما این که چطور این معامله را بیان کنید نیز اهمیت دارد.
سخن آخر
در آخر بهتر است بدانید که میزانی لجبازی در کودکان معمولا کاملا نرمال است و با گذشتن از آن سنین خاص به حالت نرمال باز می گردند. با این حال سعی کردیم اکثر مواردی را که باعث نه گفتن کودکان می شوند را بیان کرده و به دنبال آن راه هایی برای کنترل کردن این حالت در کودک را عنوان کنیم.
دیدگاهها (0)