تربیت فرزندان کار دشواری است. قبول دارید؟ رشددادن ابعاد مختلف شخصیتی یک کودک و کمککردن به او برای زیستن سالم و آرام در این دنیا از عهده هرکسی برنمیآید. اما با مطالعه و تلاش میتوان در این زمینه موفق شد. در واقع باید دید که چه الگوهایی برای تربیت فرزند وجود دارد و با تحقیق و دانستن روشهای مختلف موجود در آنها، اقدام به تربیت و پرورش فرزندان کرد.
یکی از جذابیتهای والدبودن هم در همین است که روشهای مختلفی برای برقراری ارتباط با فرزندان وجود دارد و بنا به شرایط میتوان روی گزینههای مختلف حساب کرد. محققان با بررسی روشها و رفتارهای والدین مختلف به این نتیجه رسیدهاند که میتوان اشتراکات افراد را در دستهبندیهایی مشخص کرد تا چراغ راهنمای مسیر برای والدین تازهوارد و غیرتازهوارد باشند. در ادامه از روشهای مختلف تربیت فرزندان خواهید خواند.
روشها و مدلهای مختلف تربیت فرزندان
روشهای مختلفی برای مواجهه با فرزندان وجود دارد. اما همانطور که گفته شد، بنا به پژوهشهای روانشناسان، برخی رفتارهای مشترک را میتوان دستهبندی کرد و در قالب ۴ گروه مختلف از شیوه والدگری معرفی نمود:
- والدین قانونگرا
- والدین آسانگیر
- والدین رها
- والدین مقتدر
والدین قانونگرا و تربیت فرزندان
والدین قانونگرا به نظم و انضباط علاقه دارند و به آن اهمیت زیادی میدهند. از جمله ویژگیهایشان در تربیت کودک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
چنین والدینی کودکان را تنبیه میکنند و قوانینی دارند که سخت به آنها پایبند میمانند. این افراد قوانینی را وضع میکنند و دربارهشان توضیحی هم نمیدهند. در واقع، طوری رفتار میکنند که حرف، حرفِ فرمانده است.
ارتباطات در این سبک از والدگری یکسویه است. یعنی دستورات از سوی والدین به فرزند دیکته میشود و او هم باید بپذیرد. در واقع، پای هیچگونه مذاکرهای برای تصویب قوانین جاری در منزل نیست. این والدین از فرزندان خود انتظارات زیادی دارند و محبت و گرمایی صمیمی را در خانه رواج نمیدهند.
والدین آسانگیر و پرورش فرزند
والدین آسانگیر روشی دیگر برای تربیت فرزندان در نظر میگیرند. این دسته از والدین به فرزندان خود اجازه میدهند که مطابق میل خودشان رفتار کنند و دخالتی در امورشان ندارند. والدین آسانگیر قوانین و چارچوبهایی سخت برای فرزندان خود در نظر نمیگیرند و آنها را آزاد میگذارند. این افراد بیشتر شبیه دوست فرزندان خود هستند تا پدر و مادرشان.
تربیت فرزندان در خانواده و محیطی که همهچیز سهل گرفته میشود، نتایجی به همراه دارد: نتیجه این برخورد و مواجهه با مقوله فرزندپروری داشتن ارتباطی بسیار دوستانه و صمیمی با فرزندان است. فرزندان این خانوادهها برای امور مختلف زندگیشان تصمیمگیری میکنند و زیر سایه سنگین قوانینی سفت و سخت نیستند. والدین آسانگیر معمولا بسیار گرم و بامحبت با فرزندان خود برخورد میکنند.
والدین آسانگیر از فرزندان خود انتظارات عجیبوغریب ندارند و نمیخواهند که با زور و فشار، آنها را به مقصد و هدف خاصی برسانند. نظر و علایق شخصی فرزندان در این زمینه مهم است.
والدین رها و تربیت فرزندان
والدین رها هم شیوهای آسان برای تربیت فرزندان در نظر میگیرند. این دسته از افراد هم آزادی زیادی به فرزندان خود میدهند و در مسیر و راهی که پیش گرفتهاند، خود را قرار نمیدهند و مانع نمیشوند. برخی از افراد اساساً و بدون هیچ برنامهای در دسته والدین رها قرار میگیرند و برخی هم تصمیمشان این است که آسانگیر باشند. البته تفاوت این دسته از والدین با گروه قبلی یعنی والدین آسانگیر در این است که اینها هیچ نظارت و مسئولیتی در قبال فرزندان از خود نشان نمیدهند.
در خانه والدین رها هیچگونه قانونی وجود ندارد. بچهها تقریبا هرکاری که دلشان بخواهد انجام میدهند و والدین نه ارادهای برای پیگیری امور فرزندان دارند و نه اطلاعاتی درباره کارهایی که انجام میدهند. در چنین وضعیتی سیم ارتباطی میان والدین و فرزندان کاملا قطع است و هر عضو خانه مسیر خودش را میرود. تربیت فرزندان در این خانوادهها از اصول خاصی پیروی نمیکند.
بدیهی است که چنین والدینی انتظار خاصی هم از فرزندان خود ندارند و در پی چیزی نیستند. یعنی نه آرزوی خاصی برای فرزند خود دارند و نه در پی این هستند که هدف مشخصی برای او در نظر بگیرند.
والدین مقتدر و تربیت فرزندان
این دسته از والدین مقتدر هستند و حواسشان به فرزندان خود هست. در منزل چنین افرادی، قوانینی مشخص و واضح برای فرزندان در نظر گرفته میشود. بچههای چنین خانوادههایی قدرت تفکر و تحلیل دارند و به قوانین پایبند هستند. به نظر میرسد که روش والدین مقتدر از بهترین روشها در تربیت فرزندان است. چرا؟ چون مزایای زیادی برای فرزندان به همراه میآورد.
نقش الگویی والدین در تربیت فرزندان در خانوادههای مقتدر کاملا مشخص است: آنها به دنبال ایجاد فضایی برای رشد و بالندگی بچهها هستند. اگر قانونی تعیین میکنند یا انتظاری از فرزندان دارند، دلایلی واضح و دقیق برای آن تعریف میکنند و صرفاً دستوری برای پیروی کورکورانه به بچهها ابلاغ نمیکنند.
تعاملات در این خانهها به راه است و افراد با هم روابط مطلوب و مناسبی دارند. فرزندان هم میتوانند در هدفگذاری برای خود نقش داشته باشند و در تعامل و ارتباطی سازنده با والدین قرار دارند.
همانطور که دیدید، تربیت فرزند از نظر روانشناسی به ۴ دسته کلی تقسیم شد. البته تقسیمبندیهای مختلف دیگری هم وجود دارند. شاید نظرتان این باشد که بهخاطر تفاوتهای زیادی که انسانها و شرایط زندگیشان با هم دارد، امکان دستهبندی روابط و مدل فرزندپروری چندان وجود ندارد.
البته این حرف و ایده تاحدی درست است اما این مدلها فقط الگوهایی کلی برای بیشتر سخنگفتن از تربیت فرزندان هستند و امکان دارد که شما دقیقا در هیچیک از این گروهها قرار نگیرید. یعنی شاید برخی از ویژگیهای چند گروه مختلف را داشته باشید.
عوامل موثر در تربیت فرزندان چیست؟
بعد از اینکه نگاهی دقیق به الگو و شیوه تربیت فرزندان در خود کردید، وقت آن میرسد که برای ادامه مسیر فکری کنید. آیا میخواهید به روندی که پیش گرفتهاید، ادامه بدهید؟ از الگوی رفتاریتان با فرزندان خود رضایت دارید؟ دلتان میخواهد تغییراتی بهوجود بیاورید؟
با خودتان خلوت کنید و ببینید که در چه گروهی قرار دارید. نکاتی که در ادامه میآید از عوامل موثر در تربیت فرزندان است. شما با توجه به این عوامل موثر و شناختی که نسبت به خود به دست آوردهاید، تصمیماتی برای بهبود والدگریتان بگیرید:
الگو و مدل خوبی باشید
اگر دوست دارید که ویژگیهای بهخصوصی در فرزندان رشد کند، باید برای او مدل و الگویی باشید که همان رفتارها را به نمایش میگذارد. با حرفزدن هیچچیز تغییر نمیکند. زمانی که فرزندان میبینند شما به حرفها و توصیههای خود مومن هستید و آنها را در زندگیتان به کار میگیرید، به شما اعتماد میکنند و احتمال اینکه از شما پیروی و تقلید نمایند، بسیار زیاد میشود.
عشقورزی را فراموش نکنید
برخی از والدین فکر میکنند که اگر فرزندانشان را دوست داشته باشند، لوس و نازپرورده میشوند. این جمله اصلا و ابدا درست نیست. محبت و مهر برای زندگی شاد و بهرهور ضروری است. مگر میشود که به کسی عشق و محبت نثار کنید و نتیجه نامطلوب بگیرید.
اینکه عشق و محبت خود را چطور و با چه شیوهای به فرزندان ابراز کنید، وابسته به انتخاب خودتان است. یعنی باید ببینید که در کدام گروه از الگوهای تربیت فرزند قرار میگیرید و چطور دوست دارید و میتوانید عشق و محبت خود را به بچهها نشان بدهید.
بهشت امن فرزندان باشید
باید به فرزندان خود نشان بدهید که همیشه میتوانند روی شما حساب کنند. نباید گاهی به بهانه تربیت فرزندان طوری رفتار کنید که بچهها از شما بهراسند یا شما را به اندازه کافی محرم اسرارشان ندانند. باید فضای خانه را طوری طراحی کنید که هر اتفاقی که برای هریک از اعضا رخ داد، بداند که میتواند به خانواده خود تکیه کند. منظور این نیست که از اشتباهات فرزندان استقبال کنید و اشتباهاتشان را کوچک بدانید که ناراحت نشوند. منظور این است که پایگاه امنی باشید که بعد از هر طوفان امکان پناهگرفتن برای فرزندان را مقدور میسازید.
تربیت فرزندان در اسلام چگونه است؟
در ادیان مختلف از جمله اسلام راهکارهایی برای زندگی بهتر بیان شده است. پس برای تربیت فرزندان هم میتوان روی توصیههای این دین حساب کرد. از باارزشترین توصیهها و آموزههای اسلام در تربیت کودکان باید به احترام اشاره کرد. اسلام معتقد است که باید به فرزندان احترام گذاشت.
درست است که احترام به بزرگتر در دین و عرف جایگاه و اهمیت زیادی دارد اما دین اسلام بر این باور است که کوچکتربودن افراد از نظر سنی مانعی بر احترام قائلنشدن به آنها نیست. از مصادیق احترامگذاشته به فرزندان در اسلام میتوان به روش گفتوگو با آنها اشاره کرد. اسلام همیشه توصیه میکند که با فرزندان خود بهآرامی و آرامش صحبت کنید.
این امر موجب میشود که ارتباطی سالم و بهدور از تشویش میان شما و فرزندانتان بهوجود بیاید. چنین توصیه مهمی سرآغاز گشودهشدن دریچههای ارتباط مثبت و ایجاد ارزشهایی در خانه است که تمام افراد به مدد آن تلاش میکنند که در راستای احقاقشان تلاش کنند.
در آخر
تربیت فرزندان مقولهای بسیار مهم است. اگر فرزند دارید یا قصد فرزنددارشدن دارید، حتما باید در این زمینه آگاهیهای کافی کسب کنید. مسئولیت شما به عنوان کسی که میخواهد کودکی را وارد این دنیا کند، بسیار زیاد است. پس با آزمون و خطاکردنهای تصادفی نمیتوانید به موفقیت برسید.
شما کدام شیوه فرزندپروری را میپسندید؟ نظرتان درباره الگوهای مختلف چیست و بهنظرتان کدام روشها بهتر از همه جواب میدهد؟
برگرفته از: https://www.brighthorizons.com و https://www.parentingforbrain.com
قوانین ارسال دیدگاه