نگران سلامتی خود هستید؟ خیلی هم عالی است. این نگرانی در حد طبیعی میتواند به سالمبودن و شادابیتان کمک کند. اما دقت کنید که اگر از حد طبیعی خود خارج شود، دیگر به دغدغهای بیمارگونه بدل خواهد شد که نیاز به رسیدگی دارد. کسانی که مدام نگران ابتلا به بیماریهای مختلف و سلامت خود هستند، دچار اضطراب سلامتی میشوند و استرسی ویرانکننده به نام خود بیمارپنداری به سراغشان میآید.
این دسته از افراد فکر میکنند که دچار بیماریهای جدی شدهاند و مدام وضعیت سلامتیشان را بررسی میکنند اما ماجرا از این قرار است که هر چقدر، بیشتر به وضعیت جسمانی خود میرسند، کمتر احساس آرامش به آنها دست مییابد. در ادامه از اضطراب سلامتی بیشتر خواهید خواند.
اضطراب سلامتی چیست و چگونه در افراد نمود پیدا میکند؟
اضطراب سلامتی فکری بیپایه و اساس درباره سلامت بدن است. مثلا فردی که به آن دچار شده، مدام فکر میکند که مشکلی اساسی در بدنش بهوجود آمده و در حال پیشروی است. برای نمونه، مثلا شخصی که در تصادفی نهچندان جدی کمی از ناحیه سر آسیب دیده است، دچار اضطراب سلامتی و خود بیمارپنداری میشود.
این مشکل به این صورت در او نمود پیدا میکند که مدام با خود میاندیشد، مغزش در حادثه تصادف بهشدت آسیب دیده است. آزمایشها و اسکنهای مغزی نشان میدهند که هیچ اتفاقی برایش نیافتاده اما خود او قبول ندارد و خودش را بیمار میپندارد. اضطراب در چنین فردی، آنچنان بالا میگیرد که معتقد میشود، مغزش بهشدت آسیب دیده است.
این طرز تفکر باعث استرس فراوانی میشود و در نتیجه آن،عوارضی مانند فراموشی و از دستدادن تمرکز برای فرد مذکور پیش میآید. او همه این عوارض را به مشکل مغزی خود ربط میدهد و مدام در مشکل اضطراب سلامتی بیشتر غرق میشود. در حالی که تمام اینها نتیجه استرس و اضطراب بیمورد است.
درمان چیست؟
راه درمان چنین فردی مراجعه به روانشناس و درمانگرهاست. البته بدیهی است که افراد اینچنینی باتوجه به طرز فکری که نسبت به سلامت خود پیدا کردهاند، زیاد مایل نیستند که از نظر روانی مشکل خود را بپذیرند اما متخصصان این حوزه میتوانند بهتدریج و با تغییر دید این بیماران به آنها کمک کنند تا خود بیمارپنداری را کنار بگذارند.
نشانههای خود بیمارپنداری و اضطراب سلامتی چیست؟
از نشانههای خود بیمارپنداری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- باور به اینکه بیماری جدی و شدیدی در بدن وجود دارد؛ این در حالی است که آزمایشهای مختلف نشان میدهند که هیچ مشکلی در بدن وجود ندارد.
- اضطراب و استرسی شدید تمام وجود فرد مبتلا به اضطراب سلامتی را میگیرد چون مدام بر این باور است که بیماری سختی در بدنش وجود دارد که او را از پای درخواهد آورد.
- مراجعه مکرر به پزشک و جستوجوی علامت بیماریها هم از دیگر نشانههایی است که افراد مبتلا به خود بیمارپنداری از خود بروز میدهند.
اگر چنین افکاری بیش از ۶ ماه در سرتان جای خوش کردهاند و باعث شدهاند که اضطراب و استرس شدیدی وارد زندگی روزانهتان شود، حتما نیاز به پیگیری دارید. افکار افراد دچار اضطراب سلامتی به شکل زیر است:
- نگرانی بابت سلامتی عزیزان و اطرافیان؛
- نگرانی از وجود یک بیماری و مشکل جدی در بدن؛
- نگرانی از احتمال ابتلا به یک بیماری و مشکلی جدی؛
- نگرانی بابت تشخیص اشتباه پزشکان در مراجعه به آنها برای مشکلی که جدی نبوده است.
احساساتی که افراد مبتلا به خود بیمارپنداری تجربه میکنند هم به شرح زیر است:
- اضطراب، استرس، ترس و نگرانی؛
- خستگی و احساس ناخوشی؛
- ایجاد دردهای عصبی در بخشهای مختلف بدن.
کسانی که به این نوع از اضطراب دچار میشوند، معمولا کارهای زیر را انجام میدهند:
- جستوجوی زیاد درباره مشکل جسمانیشان در سطح اینترنت؛
- مراجعه به پزشک و دادن آزمایشهای مختلف برای بررسی وضعیت سلامت.
دلیل ایجاد اضطراب سلامتی چیست؟
هیچ دلیل مشخص و واضحی برای دچارشدن به خود بیمارپنداری وجود ندارد. البته مواردی وجود دارد که در شکلگیری چنین اضطرابی بیاثر نیست. برای مثال، ویژگیهای شخصیتی افراد در بروز چنین مسالهای نقش دارد. کسانی که زیاد به پیشبینی آینده میپردازند و برنامهریزیهای خیلی دقیقی دارند، گاهی در زمانی که در شرایط عدم قطعیت قرار میگیرند، اضطرابهایی مانند اضطراب سلامتی به سراغشان میآید.
ریشههای ژنتیکی هم میتواند عاملی برای افزایش احتمال ابتلا به اضطراب سلامتی باشد. البته منظور این نیست که ژنی خاص برای نگرانی در آدمها وجود دارد. منظورمان این است که وجود مشکلات روانی و عاطفی بهطور ارثی در یک خانواده میتواند دچارشدن اعضا به مسائلی نظیر خود بیمارپنداری را افزایش بدهد.
تجربههای افراد هم در ابتلا به اضطراب سلامتی نقش دارد. برای مثال، کسی که از کودکی اطرافیانی را در زندگی خود دیده که با بیماریهای سخت دستوپنجه نرم میکردهاند، نسبت به سلامت خود نگرانتر از دیگران خواهد بود و احتمال اینکه اسیر اضطراب سلامتی شود، بالا میرود.
یا زمانی که یک فرد تحت شرایطی بسیار سختگیرانه از بابت رسیدگی به سلامتی بزرگ میشود، احتمال دارد که در بزرگسالی به خود بیمارپنداری دچار گردد. چنین فردی در طول دوران کودکی و نوجوانیاش مدام تحت نظارت و رسیدگیهای والدین و اطرافیان برای پیشگیری از بیماریها و حفظ سلامتی بوده است و در زندگی بزرگسالیاش احتمال دارد که دچار توهماتی درباره سلامتی خود شود.
درمان خود بیمار پنداری چیست؟ چطور از اضطراب سلامتی خلاص شوید؟
در روانشناسی برای درمان اضطراب سلامتی از روشهایی مانند درمان رفتاری شناختی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش استفاده میکنند. روشهای درمانی پزشکی هم برای این اضطراب وجود دارد و داروهایی مانند فلوکستین به برخی از بیماران تجویز میشود. البته شایان ذکر است که نیاز به دارودرمانی و اثربخشی آنها در رفع اضطراب سلامتی چندان زیاد نیست.
از جمله اقداماتی که هر فرد برای بهبودیافتن از وضعیت خود بیمارپنداری میتواند داشته باشد به موارد زیر دقت کنید:
هر فرد باید بررسی کند که از نظر روحی و جسمی دچار مشکل است یا خیر. اگر واقعا نیاز به پیگیری وضعیتش وجود دارد، لازم است که آستینها را بالا بزند و اقدام کند. اما اگر نشانه و علائمی نمیبیند و هم روان و هم جسمش سالم است، باید نگرانیها را از خود دور کند.
اگر نمیتوانید از فکر اضطراب سلامتی خلاص شوید، بهتر است که یک کاغذ بیاورید و روی آن، نگرانیهایتان را بنویسید. سعی کنید که مزایا و معایب دغدغهمندی خود درباره سلامتتان را بهدقت بررسی کنید. با نگاهی منطقی به این قضیه متوجه خواهید شد که بسیاری از دلنگرانیهایتان پوچ است و حتی اگر ریشهای منطقی داشته باشد، باز هم معایب پیگیری و توجه زیاد به آنها بیشتر از مزایایشان است.
شناخت حسها و حالات مختلف بدن هم میتواند دلیلی باشد که میزان اضطراب و نگرانیها درباره جسم کاهش پیدا کنند. زمانی که شما میدانید کدام نشانهها و علائم جسمانی ظاهرشده در بدنتان ناشی از خستگی، کمخوابی یا هر دلیل دیگری است، با مشاهده هر علامتی دیگر نگران و آشفته نخواهید شد.
کارکردن روی روان و افکار
کارکردن روی روان و افکار هم تاثیر زیادی بر رفع اضطراب سلامتی و خود بیمارپنداری دارد. تغییر دید و نگاه نسبت به موقعیتهای مختلف و تفسیر درست هر وضعیتی میتواند موجبات رهایی از استرس مداوم را فراهم کند. برخی از افراد عادت دارند که از هرچیز فاجعه بهوجود بیاورند. منظور چیست؟ یعنی هر موضوعی که پیش میآید، آنها بدترین و فاجعهبارترین نتیجه را برایش پیشبینی میکنند. چنین افرادی بیشتر از سایرین در معرض دچارشدن به اضطراب سلامتی هستند.
برخی هم معتقدند که فکرکردن به چیزی باعث رخدادن آن در زندگیشان میشود. خب! نمیتوان از اثرات افکار بر وقایع زندگی غافل شد اما چنین رویکردی ناقص است و نباید به آن کاملا اعتماد کرد. چنین تفکری باعث میشود که فرد درباره احتمال ابتلا به بیماریهای مختلف هم حساس باشد و استعداد دچارشدن به خود بیمارپنداری در او تقویت شود. چون او مدام نگران وضعیت سلامت خود است و این پیگیری و فکرکردن به امراض را دلیلی میداند که نهایتا بیماریها بر بدنش غالب میشوند.
برخی از افراد هم هستند که فقط بنا به برخی شنیدهها و اطلاعات ناقصی که از سطح اینترنت و اطرافیان درباره بیماریها دارند، سریع برای خود نسخه میپیچند و نگران ابتلا به امراض مختلف میشوند. اگر افرادی که دچار چنین افکاری هستند، روی تفکرات و دیدگاهشان نسبت به مسائل نامبرده تمرکز کنند و سعی داشته باشند که با شناسایی رویکردهای اشتباهشان، نگاهشان را نسبت به بیماری و بیمارشدن تغییر بدهند، مشکلاتشان بهسادگی حل خواهد شد.
پذیرش عدم قطعیت و رویارویی با مشکل
یکی از روشهای فکری که باعث میشود، افراد از دست اضطراب سلامتی خلاص شوند، این است که بپذیرند که دنیا پر از عدم قطعیت است. حتی امنترین و دقیقترین سیستمها هم که با مهندسی ساخته میشوند، در نهایت میتوانند دچار مشکلاتی گردند که از قبل قابلیت پیشبینیشان وجود نداشته است. با پذیرش این نکته و نهادینهکردن این نگاه است که وسواسها درباره سلامتی و نگرانی درباره آینده از وجود رخت برمیبندد و امکان آزادتر زیستن فراهم میشود.
یکی از روشهای دیگری که میتواند به درمان خود بیمارپنداری کمک کند، قراردادن خود در معرض افکار آزاردهنده است. یعنی چه؟ یهطور کلی برای رفع مشکلات مختلف مانند انواع فوبیاها میتوان در معرض ترس قرار گرفت تا با آن مستقیما روبهرو شد و مشکلات را از طریق تماس رو در رو رفع کرد. درباره خود بیمارپنداری هم باید به این فکر کرد که نهایتا دلنگرانیهایتان به چه ماجرایی ختم میشوند. تا ته ماجرا پیش بروید و دیگر نگذارید که ترسهایی تعریفنشده در وجودتان ریشه بدوانند. وقتی بدترین حالت را در ذهن متصور میشوید، دیگر سایه سیاه نگرانی کمرنگتر میشود و میبینید که شکل نهایی وحشتتان از یک مساله به چه صورت است. اینجاست که راهحلها تولید میشوند و فقط یک سایه سیاهِ تعریفنشده تمام ابعاد زندگیتان را در بر نمیگیرد.
در آخر
برای از بینبردن اضطراب سلامتی باید روی نگاه و دیدتان نسبت به مسائل کار کنید و نگذارید که دلنگرانیها و دلمشغولیهایی حلنشده در گوشههای ذهنتان وجود داشته باشد. شما میتوانید با روانشناسان حوزه مشاوره فردی مشکلتون رو مطرح کنید و از راهنمایی آنها استفاده نمایید. رهاشدن از افکار منفی و مزاحم باعث میشود تا سلامت روانتان بیشتر و بیشتر ارتقا یابد و بیدغدغهتر زندگی کنید. شما هم دچار چنین مشکلی شدهاید؟ تا بهحال احساس کردهاید که نگرانیهایتان بابت سلامت جسمی خود یا اطرافیانتان روی زندگی روزانهتان اثرات منفی گذاشته است؟ اگر تجربهای در این زمینه دارید، حتما از افکارتان با ما بگویید.
برگرفته از: https://www.psychologytools.com/
دیدگاهها (0)