های اکسپرت سامانه مشاوره آنلاین

اختلال یادگیری در ریاضی (بخش اول)

اختلالات-در-یادگیری-ریاضی-بخش-اول

اختلال یادگیری امروزه یکی از اختلالاتی است که نقش مهمی در زندگی انسان دارد و بسیاری از افراد درگیر این موضوع می باشند.

با وبلاگ سایت مشاوره ی آنلاین های اکسپرت همراه باشید .

مقدمه

یک اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمه بندی نوشتن به وجود می آید که انتظار نمی رود به یک فرد عادی نسبت داده شود.

وقتی فردی مظنون به اختلال یادگیری می شود، یک ارزشیابی عصب روان شناختی توانایی ها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه در حوزه های توانایی عصب روان شناختی تعیین کند که می تواند به عنوان پایه ای برای فنون جبرانی و اختیارات درمانی باشد.
لازم نیست برای ارزیابی توانایی یک کودک و روش حل مسئله اش یک متخصص ریاضی بود. مصاحبه ی ریاضی یک نفره بهترین شکل برای توجه به جزییات است. همچنین می توانید نیم نگاهی به مقاله ی گفته های دکتر هلاکویی داشته باشید.

این کار جهت تشخیص اختلال یادگیری ریاضی در کودکان بهترین عمل می باشد، در این مقاله سعی می گردد به طور اجمالی در مورد این اختلال اطلاعات مفیدی را در اختیار خوانندگان عزیز قرار گیرد.

اختلال یادگیری چیست؟

یک اختلال یادگیری به وسیله متخصصان بهداشت روانی و پزشکی به عنوان یک اختلال عصب زیست شناختی و یا اختلال پردازش زبان تشخیص داده شده که به وسیله عملکرد مغز به وجود آمده است.

یکی از پیامدهای ناکارآمدی مغز شیوه ای که افراد مبتلا به اختلال یادگیری اطلاعات را کسب کرده و پردازش می کنند که از عملکرد عادی و قابل انتظار برای کودک با بزرگالی که می تواند بدون مشکل جدی یاد بگیرد، متفاوت است.

یک اختلال یادگیری ممکن است از لحاظ علمی در حوزه های شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن و یا کلمه بندی نوشتن به وجود آید.

یک اختلال یادگیری غالبا وابسته به عملکرد غیر عادی مغز به علاوه در حوزه گفتار است.

یک اختلال یادگیری که در زمینه علمی تشخیص داده شده است ممکن است در زمینه های دیگر نیز اختلال ایجاد کند. به طور مثال فعالیت های روزمره یک فرد در خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استدلال و با حل مساله تاثیر بگیرد و وابسته به مشکل عصب زیست شناختی باشد.

به علاوه ممکن است تاثیرنامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا که ضعف فرایند شناختی فرد باعث می شود که او در فکر کردن و با رفتار دچار اشتباه و با دچار کج فهمی رفتار دیگران گردد.

اختلالات یادگیری ممکن است با حالت های مختلف اختلال بیش فعالی همراه به نقص توجه، اختلالات رفتاری، ناتوانایی های حسی با دیگر شرایط کلیکی با عصب شناختی هم زیستی داشته که شامل بیماری های سلول های داسی شکل، دیابتها، کم وزنی در هنگام تولد، جراحی قلبی و ناتال، سرطانخونی، تورم لنفاوی حاد وهیدرو سفال ها می شود.

با وجود این به علت ضعف عملکرد و با مشکلات اجتماعی، مبتلا بودن به اختلال یادگیری باعث افسردگی واضطراب می شود.

اما این اختلال نه یک اختلال یادگیری است و نه به وسیله ی یک اختلال هیجانی به وجود می آید.

اختلالات یادگیری همان مشکلات پنهان یادگیری می باشد.

زیرا این مشکلات به دلیل تا آگاهی مربیان و اولیاء به صورت پنهان باقی مانده و حتی توسط دانش آموز نیز شناخته نمی شود و در طول زندگی گریبانگیر افراد مبتلا خواهد بود.

ریشه های اختلال یادگیری

انواع زیادی از عملکردهای غیر عادی مغز وجود دارند که می تواند منجر به یک اختلال یادگیری شوند که تاکنون تغییرات و علل آن شناسایی و طبقه بندی نشده اند.

به طور مثال نارساخوانی از اختلالات یادگیری ای است که روی خواندن و هجی کردن تأثیر می گذارد.

تحقیقات نشان داده است که عملکرد غیر عادی مغز در پردازش زبانی – شنیداری (مثل پردازش صداشناسی نام گذاری سریع اتوماتیک) در تعداد زیادی از افراد مبتلابه نارسا خوانی دیده شده است .

شواهدی وجود دارد که نشان می هد که نام گذاری اتوماتیک و سریع و پردازش صدایی هسته ی پردازش هایی هستند که مهارت های خواندن را پیش بینی می کنند. گرچه بعضی افراد درسیستم دیداری مغزشان ساختار متفاوتی دارند. تأثیرات نواقص ویژه ی دیداری بر روی یادگیری ممکن است به مهارت های دیگر بسط یابد.

اختلال ریاضی اختلال یادگیری ای است که روی محاسبه ی ریاضیات و حل مساله تأثیر می گذارد.

تحیقات گوناگونی در حال انجام است که تعین می کند انواع مختلف عملکرد غیر عادی مغز است که منجر به اختلال یادگیری می شود.

تحقیق اختلال ریاضی که از تصویر عصبی استفاده می کند به گستردگی تحقیق نارساخوانی نیست.

ولی به هر حال مطالعات عصب شناختی به وضوح انواع ناکارآمدی های مغز را به اثبات رسانده است .

ارزشیابی مناسب اختلال

ملاک های تشخیص یک اختلال یادگیری همزمان با تغییر تدابیر آموزشی و یافته های تحقیق تغیر می کنند.

با وجود این ها این حقیقت که یک اختلال یادگیری نمایانگر عملکرد غیر عادی مغز است بحثی در آن نیست.

بنابراین وقتی فردی در مدرسه و در زندگی روزمره با مشکل مواجه است مظنون به یک اختلال یادگیری می شود که یک ارزشیابی از توانایی های عصب روان

شناختی او ضروری است تا تشان دهد که کدام عملکردهای مغز آن طوری که انتظار میرود کار نمی کنند و کدام عملکردهای مغز به قدر کافی کار نمی کنند.

یک ارزشیابی عصب روان شناختی می تواند دامنه ی مورد نیاز ارزیابی عملکرد خاصی که اغلب در اختلال یادگیری مورد بحث است را فراهم کند مثل توجه بهتوانایی های  حسی حرکتی، ارزیابی گسترده می به دست آمده به وسیله ی یک ارزشیابی عصب روان شناختی امکان تشخیص نقاط ضعف و قوتی را که هر دو برایتعیین حوزه های مداخله مهم اند فراهم می نماید.

اندازه گیری پاسخ ها برای مداخله و رویکردهای تشخصی متداول در امریکا نمی تواند جانشین یک ارزشیابی عصب روان شناختی جامع شود . اطلاعات پایه ای در رابطه با توانایی دیداری و کلامی (تفسیر شده توسط یک متخصص واجد شرایط به دست آمده  IQ می تواند از یک آزمون جامع هوشی) باشد.

مدارس دولتی متخصصانی را که واجد شرایط اجرا و قیر آزمون های هوشی اند استخدام می کنند. اگر چه مدارس خصوصی و دانشگاه ها متخصصان تعلیم دیده برای اجرا و تفسیر آزمون های هوشی را استخدام نمی کند.علاوه بر این که استخدام آنها توسط این مدارس کار کاملا عجین است.

با ملاحظه ی متخصصان واجد شرایط استخدام شده در مدارس دولتی باز هم ارزیابی آنان در مدرسه ای معین قابل اطمینان نیست. بنابراین باید این شغل را مورد به مورد و مدرسه به مدرسه مورد بررسی قرار داد. همانطور که متخصصان خوب پزشکی باید خارج از شبکه ی مراقبت های اولیه ی بهداشت جستجو شوند، متخصصانی هم که برای اجرای آزمون ارزشیابی

روانشناختی آموزش دیده اند بهتر است در ارزشیابی و مراقبت از کودکان و بزرگسالانی که در مدرسه با دانشگاهشان متخصص ندارند، تجربه داشته باشند.

ارزیابی سطوح پیشرفت تحصیلی مشکل می شود، اطلاعات IQ آزمونهای محدود که فقط از آزمون کافی از کارکرد مغزی کودکان با بزرگالان فراهم نمی کند تا بالاترین سطح مراقبت استاندارد و مداخله های هدفمند فراهم گردد.

در یک فرد مبتلا به اختلال یادگیری ارزشیابی عصب روانشناختی ممکن است به عنوان یک ضرورت پزشکی برای اهداف مورد بررسی و روشن کار کردهای مغزی باشد.

اگر شرایط پزشکی دیگر وجود داشته باشد ارزشیابی عصب روانشناختی فوق العاده مهم است، اما اگر این شرایط هم نباشد باز ارزشیابی عصب روان شناختی اهمیت دارد.

یک اختلال یادگیری اختلالی مزمن و مادام العمر است. تأثیر این ناتوانی می تواند روی عاطفه، آموزش و عملکرد حرفه ای با توجه به شرایط زندگی، ارتباطات میان فردی و نقاط ضعف و قوت فردی و به علاوه تأثیر روی جامعه مهم باشد. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در مدرسه عملکرد بدی دارند و انتظار نمی رود که بتوانند دیپلم بگیرند. اختلال یادگیری می تواند تأثیر نامطلوبی روی عملکرد شغلی در بزرگسالی داشته باشد.

شناسایی به موقع این محدودیت ها و توانایی های عصب روان شناختی می تواند آموزش، شغل و طرح های درمانی را تسهیل کند. در هر صورت باید ارزشیابی مناسب صورت گرفته باشد.

عوامل زیستی این گونه اختلالات

۱- آسیب های دوران بارداری که از طریق عفونت ها و داروها از مادر به جنین می رسند.

۲- آسیب ها و بیماری های دوران شیرخوارگی

۳- سرد تغذیه در دوران جنینی و شیر خوارگی و حتی تا مدتی بعد از شیر خوارگی را نام برد.

بسیاری از مشکلات و آسیب های اجتماعی و اختلالات اضطرابی و عدم توانایی در برقراری روابطاجتماعی و روابط درست زناشویی و حتی افسردگی و در حالت  نهایی بصورت بزهکاری به دلیل عدم تشخیص اختلالات یادگیری و عدم رفع آنها در دوران کودکی می باشد.

پیشنهاد میکنیم این مقاله را بخوانید: چه کنیم که از مشاوره بهتر نتیجه بگیریم..

هم چنین یاد گرفتن مهارتهای زندگی و عدم توانایی در برقراری سازگاری با اطرافیان و حتی با خود و عدم توانایی در مهارخشم می تواند به دلیل رفع شدن اختلالات یادگیری در زمان حساس و مناسب باشد.

در پاره ای موارد اختلالات یادگیری با درجه خفیف، مشکلات خاص اجتماعی را ایجاد نمی کند و در این موارد از طرف مربیان و خانواده چنین بیان می شود که فرد بی دقت است با کم حوصله بوده و دل به کار و درس نمی دهد که به بیان علمی باید بگویم این افراد در گوش دادن و سازماندهی افکار تسلط ندارند و این گونه اختلالات هنگامی مشکل ساز می شوند که فرد از پس توقعات اجتماعی بر نیابد.

در کشورهای پیشرفته با تشخیص به موقع در سال های اولیه زندگی، فرایند رشد را به حالت طبیعی بر می گردانند.

به عنوان مثال دوره حساس برای یادگیری زبان سنین ۲ الی ۶ سالگی می باشد.

اگر در این دوره موقعیت های مناسب برای کودک فراهم نشود، حایت سلول های مغزی که درگیر فراگیری زبان می باشند کارکرد خود را از دست خواهند داد و جبران این مشکل در سنین بالاتر بار سخت و درمواردی ناممکن خواهد بود.

برای روشن شدن مفهوم اختلالات یادگیری باید گفته شود که کودکان دارای این گونه اختلال بهدرک کافی از بیانات دیگر نمی رسند و و در یک یاد دو درس دچار مشکل هستند ولی در دروس دیگر ناتوان نیستند.

البته لازم به ذکر است که مشکلات درسی ایجاد شده در سن بلوغ و به دلیل شرایط خاص سنتی در دسته اختلالات یادگیری قرار نمی گیرند.

این گروه از کودکان در رفتار خود و برقراری ارتباطات عمومی از سطحی مطلوب برخوردارند ولی با بالا رفتن سن و به دلیل نقص در مهارت های شخصی، در مهارتهای اجتماعی نیز دچار مشکلاتی خواهند شد.

قابل توجه است که این دسته از کودکان دارای هوش طبیعی بوده و هیچ گونه آسیب شناخته شده مغزی در آنها وجود ندارد و با وجود برخورداری از وضعیت آموزشی و فرهنگی و اجتماعی طبیعی و همچنین برخورداری از سلامت عاطفی و روانی، در زمینه هایی از یادگیری مانند خواندن، با درک ریاضی، تفکر، گفتار، زبان و حتی بادگیری های غیر کلامی مانند برخی از اعمال حرکتی دچار ناتوانی می باشند.

اختلالات ریاضی در این افراد به صورت های متفاوتی بروز می کنند. به عنوان مثال عدم توانایی آنها در تشخیص اشکال هندسی مانند تمایز گذاشتن بین دایره و بیضی و یا اختلال دراندازه گیری مانند تبدیل متر به متر مکعب، با عدم درک معنایی مسائل ریاضی را می توان نام برد.

دیدگاه‌ها (0)

*
*